نجات از دیدگاه مسیحیت
نجات از دیدگاه مسیحیت
مقدمه :
آنچه در این نوشته مختصر مورد بحث قرار گرفته است، بررسی مسئله نجات، عوامل و موانع آن از دیدگاه آیین مسیحیت است. مسئله نجات از دیدگاه مسیحیت نجات از گناه و مرگ ابدی است مهمترین عوامل نجات (ایمان) و (فدا)بوده و نیز از (گناه) و (شریعت) به عنوان موانع نجات نام برده میشود.
مسئله نجات و نائل شدن به حیاتی سعادتمند و جاودان و نیز نجات از هر گونه درد و رنج و فنا و نابودی، نه تنها یکی از دغدغههای مهم، بلکه از امور فطری بشر در طول تاریخ حیات وی بوده است. از این رو از شاخصههای مهم ادیان، خصوصاً ادیان توحیدی که همواره مدعی نجاتبخشی بشر بودهاند، طرح مسئله نجات و معرفی ماهیت، عوامل و موانع آن است.
از این رو در این تحقیق تلاش میشود به بعد اخروی نجات از دیدگاه مسیحیت که همواره مدعی نجاتبخشی بشر بوده، به طور خلاصه پرداخته شود.
نجات در آیین مسیح
مسئله نجات به عنوان یکی از آموزههای عمده کتاب مقدس و یکی از مسائل مهم در حوزه کلام و فلسفه دین، همواره مورد توجه متفکران مسیحی بوده است.
نجاتشناسی در مسیحیت بر این امر مبتنی است که تمام انسانها به دلیل گناه نخستین یا گناه موروثی، ذاتاً فاسد و در حضور خداوند گناهکار و محکوم به مرگند و مرگ عیسی بر صلیب و رستاخیز او، تنها عامل نجات انسان است. بنابراین، نجات از گناه و مرگ ابدی، از مسائل بنیادین این بحث در اندیشه مسیحیت است. در زمان مسیح این اعتقاد وجود داشت که گناه آدم و حوا در بهشت بر همه فرزندان و نسلهای بعدی آنان اثر گذاشته است و تمام انسانها از روزی که آدم از بهشت رانده شد، گناهکار متولد میشوند و عیسی نیز اعلام کرد که آمده است تا افراد بشر را از گناه نجات دهد و یا بازخریدکند. برای بخشایش و نجات انسان از گناه و مرگ، پدر که در آسمان است، به دلیل مهر پدری به ابنای بشر، با قربانی کردن پسر خود و مصلوب شدن او، بشریت را از گناه رها ساخته و نجات داده است. این امر به نام بازخرید گناه بشر با خون عیسی معروف است.
خدا برای نجات شما قیمتی پرداخته تا شما را از قید روشهای پوچ و بیفایده زندگی که از اجداد خود به ارث برده بودید، آزاد کند. قیمتی که خدا برای آزادی از این اسارت پرداخت، به طوری که میدانید، طلا و نقره نبود، بلکه خون گرانقیمت مسیح بود که همچون برهای بیگناه و بیعیب و لکه قربانی شد. (اول پطرس، باب 1، آیه 18ـ19)
به اعتقاد الهیدانان مسیحی، از آنجا که نجات، کار مهم و روحانی خداوند در مورد انسان است، خداوند نجات بشر را اراده کرده و آن را در تاریخ محقق ساخته است و در این مورد دارای نقشه، برنامه و روشی مشخص است.
هنری تیسن در کتاب الهیات مسیحی مسئله نجات را این گونه بیان میکند:
- خداوند انسان را خلق فرمود. 2. اجازه داد تا سقوط کند. 3. نجات مسیح را که برای همه کافی بود فراهم ساخت. 4. عدهای را برای نجات برگزید. 5. روح القدس را فرستاد تا کار نجات برگزیدگان را اجرا نماید. 1
عوامل نجات در مسیحیت
مهمترین عوامل نجات و رستگاری از دیدگاه مسیحیت عبارتاند از:
1. فدا
مرگ مسیح بر صلیب و کفاره شدن او برای گناهان جهت محقق ساختن نجات بشر به عنوان تنها راه نجات حقیقی و رسیدن به حیات ابدی، از اصول بنیادین اعتقاد مسیحی است، به نحوی که تنها تمایز اساسی بین مسیحیت و سایر ادیان شمرده شده است:
اساس سایر ادیان بر تعالیم بنیانگذاران آنها قرار دارد، مسیحیت با تمام ادیان این تفاوت را دارد که بر اساس مرگ بنیانگذار خود قرار گرفته است. اگر مرگ مسیح را به کناری بگذاریم، مسیحیت به سطح سایر ادیان خواهد رسید. در این صورت هر چند هم اخلاقیات عالی خواهیم داشت، فاقد نجات خواهیم بود. اگر صلیب را برداریم، قلب مسیحیت از بین خواهد رفت.2
از دیدگاه مسیحیت، تأثیر گناه اصلی ، محیط آلوده به گناه و همچنین گناهان اجتماعی، همگی باعث شقاوت، بدبختی و اسارت انسان و محروم شدن او از سعادت واقعی میگردند. معنا و مفهومی که مسیحیان از مرگ مسیح به دست آوردهاند، این است که با مرگ او انسان از نیروهای گناه و مرگ رهایی مییابد.
طبق تعالیم کتاب مقدس، حقایقی که در مرگ مسیح به انجام رسید، عبارتند از:
1. او به جای گناهان مردم مُرد:
وقتی مسیح روی صلیب جان خود را فدا میکرد، بار گناهان ما را به دوش گرفت تا ما بتوانیم از چنگ گناه آزاد شده، زندگی پاکی داشته باشیم. (اول پطروس ، باب 2 ، آیه 24)
2. مرگ او رهایی از گناه را فراهم کرد:
آن روزهای ناپاک سابق ما با مسیح روی صلیب میخکوب شد. آن قسمت از وجود ما که دوست داشت گناه کند، دیگر درهم شکسته شد، به طوری که بدن ما که قبلاً اسیر گناه بود، دیگر در چنگال گناه نیست و لزومی هم ندارد که اسیر و برده گناه باشد؛ چون حالا که ما نسبت به گناه مردهایم، از تمام جذبه و قدرت آن هم آزاد شدهایم.(رومیان ، باب 6 ، آیه 6-7)
3. مرگ او باعث مصالحه و آشتی با خداوند گردید.
پیغام عجیبی که خدا به ما داده تا به مردم دنیا برسانیم این است که خدا در مسیح بود و مردم دنیا را با خود آشتی داد تا پس از آن نه فقط گناهانشان را به حساب نیاورد، بلکه لکههای گناهشان را هم پاک کند.(اول قرنتیان ، باب 5 ، آیه 19)
4. مرگ مسیح باعث فرونشاندن غضب خدا گردید. بنابراین، بر هیچ کس لازم نیست برای خشنود ساختن خداوند عملی انجام دهد؛ زیرا خداوند قبلاً با مرگ مسیح، راضی و خشنود شده است و راضی کردن مجدد او غیرضروری است.
اگر آن موقع که ما گناهکار بودیم، مسیح با ریختن خون خود این فداکاری را در حق ما کرد، چقدر بیشتر حالا که خدا ما را بیگناه میداند، کارهای بزرگتری برای ما انجام خواهد داد، مخصوصاً چون مسیح ما را از تمام خشم و غضب آینده خدا نجات داده است.( رومیان ، باب 6 ، آیه 9)
5. مرگ او پایان شریعت را به همراه داشت:
با دانستن قوانین مذهبی از چنگال گناه نجات پیدا نکردیم؛ چون نه میتوانیم آن را رعایت کنیم و نه میکنیم، ولی خدا نقشه دیگری برای نجات ما کشیده بود. او فرزند خود عیسی مسیح را در بدنی مثل بدن انسانی ما به این دنیا فرستاد... .(رومیان ، باب 8 ، آیه 3)
2. ایمان
یکی از عوامل مهم نجات در مسیحیت «مسئله ایمان» است. کتاب مقدس نیز بر آموزه ایمان به عنوان یکی از عوامل مهم کسب نجات و رستگاری تأکید بسیار کرده است.ایمان به عنوان یکی از عوامل نجات دارای آثار متعددی در زندگی دنیوی و اخروی است. به نظر آگوستین قدیس، ایمان صحیح آغاز نوعی حیات طیبه است و حیات جاودانه نیز در گرو این ایمان است. یکی از مهمترین آثار «ایمان» در مسیحیت «عادل شمردگی» است. به عبارتی ایمان آوردن باعث «عادل شدن» میگردد. بنا به گفته نویسنده الهیات مسیحی،3
مفهوم اصلی عادل شدن این است که خداوند به عنوان داور عادل اعلام میدارد هر انسانی که به مسیح ایمان میآورد، هر چند گناهکار باشد، عادل است؛ یعنی عادل شمرده میشود؛ زیرا در مسیح با خدا رابطهای عادلانه برقرار کرده است. به گفته وی، نتایج عادل شدن به این شرح است:
1. از بین رفتن مجازات گناه که همان مرگ است.
2. حاصل شدن رضایت خداوند.
3. محسوب شدن عدالت مسیح؛ به این معنا که فرد مؤمن عدالتی را در بر میکند که از آنِ خودش نیست، بلکه به مسیح تعلق دارد و به همین دلیل در مصاحبت الهی پذیرفته میشود.
4. وارث حیات ابدی شدن.
5. داشتن زندگی عادلانه.
3. فیض(یا لطف الهی)
یکی دیگر از عوامل مهم نجات که در مسیحیت همواره مورد تأکید قرار گرفته، «فیض» و یا «لطف الهی» است.
یکی از نویسندگان مسیحی درباره مفهوم «فیض» میگوید: «در واقع فیض را نمیتوان توصیف کرد، فقط میتوان از راه تجربه آن را دریافت.» وی با ذکر این مطلب که «فیض رابطه شخصی، خدا با ماست»، تصریح میکند: «نزدیکترین معادل معنای فیض، مهر و عشق پایدار است.»4
فیض دارای منابع و ابزارهایی است که به وسیله آنها در نفس ایجاد میشود و به اعمال انسان ارزش میدهد. طبق تعلیمات کلیسای کاتولیک، دعا و آیینهای مقدس دو وسیله اصلی برای به دست آوردن فیض است.
موانع نجات از دیدگاه مسیحیت
در آیین مسیحیت از «گناه» و «شریعت» به عنوان دو مانع مهم نجات و رستگاری بشر یاد شده است که به اختصار به تشریح آن میپردازیم.
یکی از نظرهای مهم قدیس اگوستین، بزرگترین پدر راست دینی مسیحی در مغرب زمین، اعتقاد به «گناه اولیه» است. وی تأکید میکرد انسان به این صورت آزاد نیست که بتواند بین نیکی و بدی، یکی را انتخاب کند. میراث انسان گناهآلود است و به همین دلیل وی به گناه تمایل دارد و این تمایل آن قدر شدید است که اگر لطف و فیض الهی کمک نکند، نمیتواند بر گناه غلبه کند. انسان به جای اینکه آزاد باشد، در اسارت گناه به سر میبرد و فقط با لطف الهی میتواند از این بند آزاد شود.
طبق تعالیم کتاب مقدس، نتیجه قطعی گناه «مرگ» است. بابهای دوم و سوم «سفر پیدایش» چنین تعلیم میدهد که مرگ در نتیجه گناه وارد جهان شد. والدین نخستین ما قادر به داشتن حیات ابدی بودند، ولی پس از اینکه از فرمان خدا سرپیچی کردند، مجازات گناه؛ یعنی مرگ، شامل حال ایشان گردید. گناه آدم و حوا سبب مرگ جسمی آنان نشد، ولی آنها را دچار مرگ اخلاقی کرد؛ یعنی طبیعت آنها گناهکار شد و از آن زمان به بعد همه انسانها با طبیعت گناه آلود به دنیا میآیند.
وقتی حضرت آدم گناه کرد، گناه او تمام انسان را آلوده ساخت، گناه او حتی باعث انتشار مرگ در سراسر جهان شد. در نتیجه همه چیز دچار فرسودگی و نابودی گشت؛ چون مردم همه گناه کردند.(رومیان ، باب 5 ، آیه 12)
راه نجات از گناه
از دیدگاه مسیحیت، گناه نه تنها مرگ انسان، بلکه خشم و غضب همیشگی خداوند را به همراه دارد و هیچ کس نمیتواند خدا را خشنود و راضی کند و انسان را با او آشتی دهد و هیچ کس شایسته این نیست که بتواند برای گناهان تمام مردم و یا حتی برای گناه خودش کفاره شود. از این رو خدا به وسیله مرگ مسیح، کیفر تمام کسانی را که به عیسی ایمان آوردند، پرداخته است، مرگ عیسی بر صلیب هم باعث آمرزش گناهان بشر و هم باعث خشنودی کامل خداوند و مصالحه و آشتی او با بشریت گردید. مرگ او انسان را از مرگ روحانی به حیات روحانی و از قدرت گناه به قدرت خدا و از تسلط شیطان به حاکمیت خداوند و ارتباط شخصی و تازه با او وارد کرد و از اسارت و مجازات گناه آزاد ساخت.
چون آدم با گناه خود باعث مرگ عده زیادی شد، ولی عیسی مسیح از روی لطف عظیم خدا باعث بخشش گناهان بسیاری گشت. آدم با اولین گناه خود باعث شد عده بسیاری محکوم به مرگ شوند، در حالی که مسیح گناهان بشر را به رایگان پاک میکند و باعث میشود که خدا عده بسیاری را بیگناه بشناسد.(رومیان ، باب 5 ، آیه 15-16)
شریعت دومین مانع نجات انسان، در مسیحیت معرفی شده است. در بخشهایی از عهد جدید به شدت علیه «شریعت» سخن گفته شده و شریعت به عنوان یکی از موانع مهم نجات بشر معرفی گردیده است.
به اعتقاد مسیحیان، شخصی که گرفتار مرض گناه است، احتیاجش با شریعت و قوانین و دستورهای نیکوی اخلاقی و امر و نهی برآورده نمیشود، بلکه به یک پزشک روحانی احتیاج دارد که قادر باشد او را دگرگون سازد و در او فکر و قلب و اراده جدیدی بیافریند تا بتواند آنچه را که خدا از او میخواهد، انجام دهد. بنابراین، انجام اعمال و مناسک مذهبی نمیتواند هیچ نقشی در رستگاری و نجات انسان ایفا کند. منظور مسیحیان از عبادت، تحصیل نجات و بخشش گناهان نیست؛ زیرا به اعتقاد آنان نجات را نمیتوان به وسیله کارهایی که انجام میگیرد، به دست آورد، بلکه بخشش از طرف خدا رایگان به انسان عطا میشود، به شرطی که به مسیح ایمان آورد. از این رو عبادت خدا نه جهت تحصیل نجات، بلکه به منظور ابراز محبت و قدردانی به خدا برای نجات رایگانی است که به انسان بخشیده است.5
همین مفهوم در کتاب مقدس چنین طرح شده است:
ولی گناه از این شریعت که علیه خواهشهای ناپسند من بود، استفاده کرد و به یاد من آورد که این خواهشها نادرستند و در من همه نوع خواهشهای ناپسند را بیدار کرد. چون فقط در یک صورت کسی دیگر گناه نمیکند و آن موقعی است که هیچ شریعتی نباشد. به این دلیل است که من تا وقتی که نمیدانستم شریعت واقعاً از من چه میخواهد، زندگی آسودهای داشتم، ولی وقتی به واقعیت پی بردم، متوجه شدم که قانون مذهبی را زیر پا گذاشتهام و گناهکار و محکوم به مرگ هستم.(رومیان ، باب 7 ، آیه 8-9)
مهمترین ادله مسیحیت در رد شریعت و قوانین مذهبی به عنوان عاملی جهت نجات و رستگاری عبارتاند از:
1. اجرای قوانین شریعت جهت دریافت اجر و پاداش، مذهب را به وسیلهای جهت تجارت و داد و ستد تبدیل میکند.
2. افراد مذهبی را به افرادی منافق و خودپسند و ریاکار تبدیل میکند.
3. باعث ایجاد یأس و نومیدی انسان جهت تحصیل اجر و پاداش کامل در صورت عدم توانایی در انجام شریعت و نهایتاً سرخوردگی او میشود.
4. به علاوه، کسب نجات، هدیه و بخشش مجانی و رایگان از طرف خدا است و هیچ انسانی نمیتواند آن را با اعمال خود به دست آورد؛ زیرا انسان عاجزتر از آن است که بخواهد نجات و رستگاری را با عمل خویش کسب کند.
به اعتقاد مسیحیان، هدف خداوند از اعطای شریعت این نبود که مردم به وسیله آن نجات یابند؛ چون انسان در اسارت کامل به سر میبرد و قادر نیست شریعت را اجرا کند. در نتیجه شریعت نمیتواند به انسان حیات و عدالت
ببخشد، تنها فایده شریعت در این است که انسان را متوجه گناه خود کند و قدوسیت خدا را نشان دهد و گناهکاران را به سوی مسیح رهبری میکند. مرگ عیسی بر صلیب ایمانداران را نه فقط از لعنت شریعت، بلکه از خود شریعت نیز آزاد کرد.
همچنین کسانی که میخواهند به وسیله حفظ دستورات مذهبی نجات پیدا کنند، زیر لعنت خدا قرار دارند؛ چون در تورات نوشته شده: لعنت بر کسی باد که حتی یکی از دستورهای کتاب شریعت را بشکند. پس معلوم میشود که هیچ کس نمیتواند از راه حفظ قوانین مذهبی نجات پیدا کند.(غلاطیان ، باب 3 آیه 10-11)
منابع :
1. هنری تیسن – الهیات مسیحی – ترجمه ط.میکائیلیان – تهران – انتشارات حیات ابدی – ص 193
2. همان ص 219
3. همان ص 261
4. براون رابرت مک آفی – روح آیین پروتستان – ترجمه فریبرز مجیدی – چاپ اول – تهران – نشر نگاه معاصر 1382 – ص 123
5. ویلیام میلر – مسیحیت چیست ؟ - ترجمه کمال مشیری – چاپ پنجم – تهران – انتشارات حیات ابدی – صص 51-65
6. ویلیام هوردرن – راهنمای الهیات پروتستان – ترجمه طه طاووس میکائیلان – چاپ اول – شرکت انتشارات علمی و فرهنگی 1368
7. کتاب مقدس
8. رابرت ا.هیوم – ادیان زنده جهان – ترجمه عبدالرحیم گواهی – چاپ هفدهم – نشر علم 1387
9. ریچارد بوش – جهان مذهبی - ترجمه عبدالرحیم گواهی - دفتر نشر فرهنگ اسلامی- چاپ دوم- 1378