اثبات تثلیث بر اساس آیات قرآن ؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسیحیان از قرنها پیش، از هر راه ممکنی استفاده میکنند تا تثلیث را اثبات کنند؛ و حال اینکه این اعتقاد غیر وحیانی و غیرعقلانی، حتی با کتاب مقدس تحریف شده آنها نیز قابل انطباق نیست. البته دلایل زیاد عقلی و نقلی از کتاب مقدس خود آوردهاند که همه آن دلایل مورد هجوم اشکالات فراوان عقلی و نقلی است؛ و این عدم اتقان در اثبات اعتقاد باطلشان، باعث رجوع آنها به کتابهای سایر ادیان و مکاتب به خصوص قرآن شده تا با بهرهگیری از آن تثلیث این آموزه غیرعقلانی را برای سایرین اثبات کنند.
اگر عبارت «تثلیث در قرآن» را در اینترنت یا در کتب مسیحیان، جستجو کنید، خواهید یافت که آنان به آیات مختلفی از قرآن کریم استناد کرده و درصدد اثبات تثلیث برآمدهاند. القمص زکریا بطرس در کتاب الله واحد فی الثالوث القدوس که به زبان عربی نوشتهشده است، با عنوان شهادت قرآن بر تثلیث به آیه ۱۷۱ سوره نساء استناد کرده است. آیهای که وی از قرآن آورده است، این عبارت از قرآن کریم میباشد: «إِنَّمَا الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِه [نساء/۱۷۱] همانا مسیح عیسى بن مریم فرستاده خدا بود، فرمان ایجادى از او بود که متوجه مریمش کرد و روحى بود از خدا، پس به خدا و فرستادگان او ایمان آورید».
وی در تقریر استدلال به این آیه از قرآن گفتهاست که ذات خداوند از عبارت «رَسُولُ اللهِ» فهمیده میشود. پس از اثبات اقنوم اول به سراغ اثبات خدای پسر رفته و چنین گفته که کلمه «کَلِمَتُهُ» که ضمیر در آن به الله برمیگردد، همان کلمه ایست که ما به آن اعتقادداریم. کلمه «رُوحٌ» هم همان روحالقدسی است که ما به آن معتقدیم؛ بنابراین، بهوضوح قابلمشاهده است که قرآن به سه اقنوم ما مسیحیان اشارهکرده و مسیحیت غیر این حرف قرآن چیزی بیشتر نمیگوید.
حقیقت این است که خداوند در آیه مذکور از قرآن نهتنها تثلیث مسیحیت را اثبات نمیکند، بلکه با شدت تمام آن را رد کرده و انسانها را از اعتقاد به چنین امری بر حذر میدارد. شاید سؤالی به ذهن خواننده خطور کند که کجای این آیه دلالت بر مخالفت قرآن با تثلیث دارد؟ جواب این سؤال این است که مسیحیان جهت اثبات اعتقاد باطل خود به هر راهی ولو اینکه باطل باشد تمسک میجویند. آیهای را هم که شاهد بر اعتقاد خود آوردهاند، با شیطنت غیراخلاقی، بخشی از ابتدا و انتهای آن را بریده و آوردهاند. اصل آیه به قرار زیر است:
«یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فی دینِکُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسیحُ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لا تَقُولُوا ثَلاثَةٌ انْتَهُوا خَیْراً لَکُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلهٌ واحِدٌ سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ کَفى بِاللَّهِ وَکیلاً [نساء/۱۷۱] هان اى اهل کتاب در دین خود غلو مکنید و پیامبرتان را پسر خدا و خود را دوستان خدا میخوانید و علیه خدا جز حق سخن میگویید، همانا مسیح عیسى بن مریم فرستاده خدا بود، فرمان ایجادى از او بود که متوجه مریمش کرد و روحى بود از خدا، پس به خدا و فرستادگان او ایمان آورید و زنهار که سخن از سه خدایى به زبان آرید، که اگر از این اعتقاد باطل دستبردارید، برایتان خیر است، چون الله معبودى یکتا است، منزه است از اینکه فرزندى داشته باشد، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است ملک خدا است و براى داشتن تکیهگاه، خدا بس است». همانطور که میبینید، در ابتدای آیه که توسط مسیحیان بریده شده بود، خداوند به صراحت مسیحیان را از غلو در مورد مسیح منع میکند. در انتهای آیه نیز با بیانی روشن خداوند آموزه غلط تثلیث را مردود دانسته و میفرماید چنین حرفی را حتی نباید به زبان آورد.
دلالت این آیه بر نفی آموزه تثلیث به قدری واضح و مشخص است که نیازی به توضیح بیشتر نیست؛ توصیهای که به این نمونه از بهظاهر اندیشمند مسیحی میتوان کرد این است که دست از بیاخلاقیهای علمی برداشته و با استدلال منطقی و عقلانی و به دور از مغالطهگریها، به اثبات و دفاع از عقاید خود بپردازند تا مخاطبین خود به در کنار هم قرار دادن دلایل ادیان و مکاتب مختلف راه درست و حقیقی را انتخاب کنند.